شهید ردانی پور


همه آماده‌ی شروع عملیات، اما پشت یک میدان مین گیر افتاده و مانده بودند. 

جالب اینکه بچه‌های شناسایی سه ماه تمام روی این معبر کار کرده بودند و همه چیز شناسایی شده بود، اما معلوم نبود چرا آن شب همه چیز قفل شده بود!

شهید ردانی پور به حضرت زهرا(س) متوسل شد و چند لحظه بعد قرآن را باز کرد. 

چند آیه ای را که خواند، قرآن را بست و گفت: 

از این معبر نمی‌رویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.» 

به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد. 

گردان‌ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه فتح شد. بعداً در بررسی‌ها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقی‌ها را دور زده بودیم.


*شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور*

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها